امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

بچه های من

اولین صبح مدرسه رفتن

عزیز دلم الهی مامان قربون اون قد وبالات بره .امروز اولین روز مدرسه ات داره شروع میشه وتو دیشب با چه ذوقی زود خوابیدی تا صبح زود از خواب بلند بشی.الان میخوام لباس فرمت تنت کنم وبریم مدرسه بعد که برگشتیم اتفاق های امروز برات توضیح میدم.فعلابای
31 شهريور 1393

سفر به قشم

سلام قند عسلهای مامان .به دلیل این که امسال مسافرت نرفتیم بابای توی یک تصمیم ناگهانی که اتخاذ نمودند قرار شد که وقتی میخوان برن قشم برای آوردن جنس ماهم با خودشون ببرن.اولش نمیخواستم برم آخه توی این ماه قشم خیلی گرمه ولی بعد به خاطر اصرارهای زیاد تو امیر علی خان عزم رفتن کردم .قرارشد جمعه بریم وتاسه شنبه که قرار تو بری مدرسه برگردیم.خلاصه صبح جمعه ساعت۷صبح حرکت کردیم.صبحانه رو توی یه روستای سمل خوردیم نهار تو پارسیان وشام توقشم ۱۲ساعت توی راه بودیم اونجا که رسیدیم خیلی هوا گرم بود.یه سویت اجاره کردیم صبح شنبه خریدامون کردیم .اینقدر هوا گرم بود که سریع تا ظهر کارمون کردیم وراه افتادیم که برگردیم .بابای گفت تا دوشنبه بمونیم ولی من قبول نکردم با...
30 شهريور 1393

حمام بدون دردسر

خوشگل مامان.دیگه واسه خودت مردی شدی،امروز برای اولین بار وقتی بهت پیشنهاد حمام کردن دادم نه تنها گریه نکردی ونگفتی نه بلکه خودت پیشقدم شدی وزودتر از من رفتی توی حمام منم هاج وواج نگات کردم باورم نمیشد که به همین راحتی داری توی حمام آب بازی میکنی کیف میکنی حتی وقتی سرت شامپو هم زدم شکایتی نکردی بالاخره بعد از چند وقت یه دوش بی دردسر گرفتی .
25 شهريور 1393

خداحافظی رسمی با پوشک

سلام بر مرد مامان.آهای خبر خبر امیر حسین دیگه پوشک نمیشه.قند عسل مامان دیگه واسه خودش مردی شده هر موقع دستشویی داشته باشه میگه مامان پی پی دالم.ومنم با چه ذوقی میبرمش دستشویی وصد تا بوسش میکنم.امیر علی میگه مامان چرا اینقده ذوق میکنی وخوشحال میشی ولی اون نمیدونه که من وتو چه موفقیتی پشت سر گذاشتیم.بدون هیچ خرابکاری.هنوز شبها زیر پات پلاستیک میندازم ولی تو تا صبح همچنان خشکی .روز پنج شنبه بابایی عزم رفتن به کوه کرد .بعد از رفتن بابای امیر علی پیشنهاد داد جشن بگیریم تا حوصلمون سر نرودمنم گفتم باشه وبا کمترین امکانات یه جشن بای بای پوشک گرفتیم.بادکنک هارو امیرعلی باد کرد منم کیک درست کردم .شام هم جوجه کباب درست کردیم وخلاصه کلی خوش گذروندیم.خیل...
22 شهريور 1393

۲۲ماهگی امیرحسین

وروجک مامان ۲۲ماهگیت مبارک.درست ۲۲ماه پیش توهمین ساعت به دنیا قدم گذاشتی.اول از هر چیز یه خبر مهم وفوری که شما گل پسر مامان خودت دستشوییت خبر میدی باورم نمیشه که فقط بعد سه روز خودت یاد گرفتی وخبر میدی واقعا دارم ذوق مرگ میشم.آخه همه میگفتن خیلی زوده واسه این کار بچه رو اذییت نکن ولی من کار خودم کردم وتو در کمال ناباوری بابایی روز سوم خودت خبر دادی.دیشب برات ۳بسته پوشک گرفتم که اگه خواستیم بیریم بیرون یا مهمانی پوشکت کنم وامیدوارم که اینها آخرین پوشکهای تو باشه.خوب بریم سر کار وها وپیشرفتهای این ماه گل پسر.شمارش اعداد از یک تا پنج .سر سفره حتما باید خودت تنها غذا بخوری قربون ای مستقل شدنت برم.وقت سفره انداختن حتما خودت باید این کار انجام بدی...
14 شهريور 1393

پروسه پوشک گیری۱

سلام نفس مامان.بالاخره دل زدم به دریاوپروسه پوشک گیری شما رو شروع کردم البته ناگفته نماند که بابای کاملا با این پروژه مخالف است ومیگویید شما هنوز برای این کار کوچک هستید ولی من با دلیل ومنطق راضیش کردم که بهترین زمان همین الان است ودر واقع به ظاهر راضی شد.بهر حال ما کار خودمون شروع کردیم ودیروز اولین روز بود من شما رو پوشک نکردم وشما هم خوشحال از این کار همش میگفتی پوپک نه اولش هر نیم ساعت یک بار میبردمت ولی بعد یک ساعت یک بار وشما هم همکاری لازم انجام میدادی .دم دم های مغرب موقع نماز دوباره پوشکت کردم نماز که خوندم وکارام انجام دادم دوباره آزادت کردم ولی همه جوره حواسم بهت بود وباز برای خواب پوشکت کردم وبالاخره روز اول بدون کثیف کاری تموم ش...
10 شهريور 1393

روزمره

سلام به شیطونای مامان.الان که دارم این پست مینویسم امیر حسین کوچولو تو توی خواب نازی وداداشی هم بابای برده کلاس نینجا ومن الان به حساب خودم دارم از آرامش لحظه ایم نهایت استفاده رو میبرم این روزها کارم شده فقط جمع کردن ریخت وپاش شما دوتا ناقلا.توی همچین وقتهای مشغول جمع کردن خونه میشم بعد میشینم به تمیزی خونه نگاه میکنم کیف میکنم ولی ای دل غافل دوساعته دیگه انگار نه انگار .خلاصه این شده کار هر روزمن .خوب حالا بریم سر وقت کارهای شما.امیر علی دیروز کلا در مورد سیارات سوال میکردی یه سری از سوالات.ماچندتا کره داریم-چرانمی بینمشون-بخوایم بریم اونجا با چی باید بریم-مامان چرا ما تاحالا نرفتیم کره مریخ- وصدتا سوال دیگه.دیروزم رفتیم واسه پرو لباس فرم ...
5 شهريور 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بچه های من می باشد